نام رمان : آینه ای برابر آینه ات می گذارم
نویسنده : naqme و Hanak
حجم کتاب : ۲٫۳ (پی دی اف) – ۰٫۶ (پرنیان) – ۱٫۲ (کتابچه) – ۰٫۶ (ePub) – اندروید ۱٫۱ (APK)
ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ، ePUB ، APK
تعداد صفحات : ۸۳۳
خلاصه داستان :
پسر جوونی به خاطر کار، از آمریکا به ایران میاد. در خلال ِ کار، تصمیم میگیره دنبال ِ بهونه ای بگرده که مادرش رو بعد از بیست و پنج سال به ایران بکشونه. بهونه ای که دنبالشه، هم مربوط میشه به گذشته ی مادرش و هم عاشق شدن ِ خودش…
قالب کتاب : PDF (مخصوص کامپیوتر) – JAR (جاوا) و ePUB (کتاب اندروید و آیفون) – APK (اندروید)
پسورد : www.98ia.com
منبع : wWw.98iA.Com
با تشکر از naqme و Hanak عزیز بابت نوشتن این رمان زیبا .
دانلود کتاب برای کامپیوتر (نسخه PDF)
دانلود کتاب برای موبایل (نسخه پرنیان)
دانلود کتاب برای موبایل (نسخه کتابچه)
دانلود کتاب برای موبایل اندروید و آیفون (نسخه ePUB)
دانلود کتاب برای اندروید (نسخه APK)
قسمتی از متن رمان :
از پس ِ خاکستری ِ آسمان، خورشید در حال طلوع است.
به چراغهای روشن شهر چشم می دوزد.
نگاهش روی برج میلاد ثابت می شود.
آخرین بار این برج وسط تهران خودنمایی نمی کرد. آخرین بار خیلی چیزها مثل حالا نبود؛ بزرگراهها، تاکسی های خوشگل و یکدست ِ فرودگاه، اینهمه آسمان خراش و پل…
اتاق ِ مرتب ِ هتل باعث آرامشش می شود.
پرده را می کشد تا نور وارد نشود و بتواند راحت بخوابد. نیاز به چند ساعت خواب اساسی دارد ولی وسواس موروثی اجازه نمی دهد بی خیال ِ باز کردن ِ چمدانها شود.
لپ تاپ ِ روی لباسها یادش می آورد خبر رسیدنش را هنوز نداده است.
روشنش می کند. خدا را شکر اطلاعات و رمز وای فای هتل، در منوی کنار تلفن هست.
اسکایپ را باز می کند. می رود سر وقت ِ لباسهای مرتب چیده شده.
با دقت و تک تک، لباسها را در کمد آویزان می کند و کفشها را ردیف پایین می چیند.
صدای زنگ اسکایپ بلند می شود.
لم می دهد روی تخت و تماس را برقرار می کند.