نویسنده : صنم احمدی
حجم کتاب : ۱٫۷ (پی دی اف) – ۰٫۱ (پرنیان) – ۰٫۷ (کتابچه) – ۰٫۱ (ePub) – اندروید ۰٫۶ (APK)
ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ، ePUB ، APK
تعداد صفحات : ۱۸۶
خلاصه داستان :
داستانه من شاید داستانه خیلیا باشه ، کسایی از همین جامعه … کسایی که عاشقن ولی با باور نداشتنه عشقشون و بی اعتمادیشون زندگیشون از هم میپاشه … این داستان از زبون یه پسره که پزشکه ولی عشق و باور نداره و معتقده عاشق نمیشه ، تا اینکه بالاخره اونم عاشق یه دختر میشه یه دختر که زیباییش آدمو مجذوب می کنه ، اما اون دختر یه تله س و پسره اینو نمیدونه تا اینکه …
قالب کتاب : PDF (مخصوص کامپیوتر) – JAR (جاوا) و ePUB (کتاب اندروید و آیفون) – APK (اندروید)
پسورد : www.98ia.com
منبع : wWw.98iA.Com
با تشکر از صنم احمدی عزیز بابت نوشتن این رمان زیبا .
دانلود کتاب برای کامپیوتر (نسخه PDF)
دانلود کتاب برای موبایل (نسخه پرنیان)
دانلود کتاب برای موبایل (نسخه کتابچه)
دانلود کتاب برای موبایل اندروید و آیفون (نسخه ePUB)
دانلود کتاب برای اندروید (نسخه APK)
قسمتی از متن رمان :
موبایلم داشت زنگ میخورد.نگاهی به صفحش که داشت خاموش روشن می شد کردم.
مامانم بود.
جواب دادم:
-جانم مادرم؟ سلام.
مامان:سلام.چرا اینقدر دیر جواب میدی مادر؟نمی گی آدم نگران میشه؟
-شرمنده دستم بند بود رویا جووووووووووووونم.(آره جون خودم)
مامان:خیله خب زبون نریزز. امشب بیا اینجا خالت اینا میان.
-چشم امر دیگه؟
-نه دیگه فقط قبل از اونا اینجا باش.
-اووفففف.چشم
-فرحان منو منتظر نزاریــا خداحافظ
-خدانگهدار
ووووووففف حالا من اون دوتا عجوج مجوج و چطوری تحمل کنم؟
نیلوفر و نسترن دخترخاله هام بودن.از وقتی هم من یادم میاد این مامان خانومه ما گیییییییررر داده که که چی؟؟؟؟؟
باید با یکی از اینا ازدواج کنی. منم که کلا قصد ندارم ازدواج کنم اگرم یک روزی تصمیم بگیرم که ازدواج کنم با یکی ازدواج می کنم که آدم باشه نه مثل این دوتا که باید از تو پارتیا جمعشون کنم.
مامانم هم که این چیزارو نمی دونه فقط گیر داده باید یا با نیلو یا نسی ازدواج کنی.