نام رمان : وقتی به یک مرد مبتلا شدم
نویسنده : مامان نخودچی
حجم کتاب : ۲٫۵ (پی دی اف) – ۰٫۲ (پرنیان) – ۰٫۷ (کتابچه) – ۰٫۳ (ePub) – اندروید ۰٫۶ (APK)
ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ، ePUB ، APK
تعداد صفحات : ۲۵۴
خلاصه داستان :
فضای رمان کاملا واقعی و در بستر خانواده های معمولی و سنتی و صمیمی روایت می شود!
رمان از زبان دختر شاد و مهربانی به نام ایرن است . استخوانبندی اصلی داستان را عشق ایرن به سروش پسر عمویش تشکیل می دهد اما در کنار این عشق، ایرن باورهایش به مرور تغییر می کند که این تغییر مثبت را مدیون چند نفر است.
در این رمان در لابلای قصه عشق ایرن به پسرعموی خود ، سرگذشت عشق عده ای از آدم های دور و اطراف ایرن را نیز می خوانیم ، گاهی تلخ و گاهی شیرین !
قالب کتاب : PDF (مخصوص کامپیوتر) – JAR (جاوا) و ePUB (کتاب اندروید و آیفون) – APK (اندروید)
پسورد : www.98ia.com
منبع : wWw.98iA.Com
با تشکر از مامان نخودچی عزیز بابت نوشتن این رمان زیبا .
دانلود کتاب برای کامپیوتر (نسخه PDF)
دانلود کتاب برای موبایل (نسخه پرنیان)
دانلود کتاب برای موبایل (نسخه کتابچه)
دانلود کتاب برای موبایل اندروید و آیفون (نسخه ePUB)
دانلود کتاب برای اندروید (نسخه APK)
قسمتی از متن رمان :
محبوبه با حرص لباس را روی تختم پرت کرد و عصبی سرتاپایم را برانداز کرد وبا خشم گفت:خجالت بکش ایرن!
دستم را زیر چانه ام گذاشتم با خونسردی لبخندی به چهره برافروخته اش کردم وگفتم :چرا؟
از خونسردیم خشمش دوچندان شد وغرید: چرا!؟ لخت بری سنگین تری!
پفی کردم وبی حوصله گفتم :بس کن محبوب!
غصبناک گفت :بس کنم تا هرگندی که دلت میخواد به زندگیت بزنی؟! آخه به چه قیمتی این دل این پسرو بدست بیاری؟ با بیرون ریختن تن وبدنت؟!مگه اون چی داره که خودتو داری بخاطرش به آب وآتیش میزنی؟
دیگر نتوانستم خودم رو کنترل کنم وعصبی گفتم:دوسش دارم بفهم!
سرش رو به نشانه تاسف تکان داد با ناراحتی چادروکیفش را برداشت وقبل از اینکه اتاق را ترک کند با بغضی که در صدایش بود گفت:عشق این پسر کورت کرده، حواست به کارات نیست ،نگرانتم!
وقبل از اینکه اجازه دفاع به من بدهد در را محکم بست ورفت !طبق معمول قهر کرده بود ،عاشق نبود حال من را بفهمد.نمی دانم تا کی باید سراین مسئله با شیدا ومحبوبه بحث جدل می کردم؟!