loading...
اس ام اس جدید 95 - دانلود رمان
میلاد بازدید : 1366 1393/11/27 نظرات (0)

1 دانلود رمان کما | هميشه بهار کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) نام رمان : کما

2 دانلود رمان کما | هميشه بهار کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) نویسنده : همیشه بهار

3 دانلود رمان کما | هميشه بهار کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) حجم کتاب : ۲٫۰ (پی دی اف) – ۰٫۲ (پرنیان) – ۰٫۷ (کتابچه) – ۰٫۲ (ePub) – اندروید ۰٫۷ (APK)

11 دانلود رمان کما | هميشه بهار کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ، ePUB ، APK

4 دانلود رمان کما | هميشه بهار کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) تعداد صفحات : ۱۶۹

14 دانلود رمان کما | هميشه بهار کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) خلاصه داستان :

ما انواع عشق و عاشقی رو دیدیم و شاید هم تجربه کرده باشیم ولی این دفعه این عاشقی با همه جوری که دیدین فرق داره این عشق قرار نیست توی همین دنیای خاکی اتفاق بیفته قراره توی یه دنیای خیلی بهتر و پاکتر رقم بخوره …
خب یه دختر گل گلاب داریم شیطون ، مهربون ، احساساتی و یه موقع هایی زبر و زرنگ …
یه آقا پسرم داریم یه پارچه آقا ، در پاره ای مواقع شیطون ، یه ریزه مغرور و مهربون …
داستان از اونجایی شروع میشه که همین دختر قصه ما یه تصادفی براش اتفاق میفته که شاید خیلی هم اتفاقی نبوده…

 

5 دانلود رمان کما | هميشه بهار کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) قالب کتاب : PDF (مخصوص کامپیوتر) – JAR (جاوا) و ePUB (کتاب اندروید و آیفون) – APK (اندروید)

6 دانلود رمان کما | هميشه بهار کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) پسورد : www.98ia.com

11 دانلود رمان کما | هميشه بهار کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) با تشکر از همیشه بهار عزیز بابت نوشتن این رمان زیبا .

 

pdf دانلود رمان کما | هميشه بهار کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) دانلود کتاب برای کامپیوتر (نسخه PDF)

jar1 دانلود رمان کما | هميشه بهار کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) دانلود کتاب برای موبایل (نسخه پرنیان)

jar2 دانلود رمان کما | هميشه بهار کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) دانلود کتاب برای موبایل (نسخه کتابچه)

epub دانلود رمان کما | هميشه بهار کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) دانلود کتاب برای موبایل اندروید و آیفون (نسخه ePUB)

android دانلود رمان کما | هميشه بهار کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) دانلود کتاب برای اندروید (نسخه APK)

 

21 دانلود رمان کما | هميشه بهار کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) قسمتی از متن رمان :

پیس پیس…پیسسسس…پیس پیس…
اااااااااااااااااه دیگه داشت رسما رو اعصابم یورتمه می رفت با خشم برگشتم و نگاش کردم…با دستاش سوال ۴ رو نشون داد بی تفاوت دوباره صاف سرجام نشستم و سعی کردم روی سوالا تمرکز کنم…کجا بودم ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!
آهان سوال آخر بودم…ادامه ی جوابو نوشتم و خیلی شیک برگمو تحویل مراقب دادم و از اون سوله مزخرف بیرون اومدم…آخیـــــــــــــش چقدر هوا اون داخل خفه بود…اکسیژن های عزیز همه بیاید … آفرین آفرین…حالا برید داخل ریه های عزیز من…آبریکلا…
روی نیمکت داخل حیاط نشستم و خیره به در سوله نگاه کردم ببینم قیافه بچه ها چطوریه…آخه از قیافشون می تونستم بفهمم امتحانشونو چجوری دادن…
مداد اومد بیرون ، خخخخخخ قیافش خیلی خنده دار شده بود…جیگرم خنک شد تا این باشه بشینه درس بخونه…قیافش تابلوئه معتاده خب برادر من به جای مواد کشیدن بشین درس بخون….اصلا واسه چی میای دانشگاه ؟؟؟؟!!!!!!
خیلی مظلوم از کنار من رد شد…اصلا هم دلم براش نسوخت…حقش بود…همه می دونن من اهل تقلب رسوندن نیستم…
فاطی هم اومد بیرون…ایــــــــــــــش پسره ی نکبت … من که تو رو شناختم فهمیدم چقـــــدر ریــــاکاری و اون ریشی که گذاشتی مصلحتیه ، چندین بار خواست با من تیک بزنه چنان باهاش رفتار کردم الان حتی نگاهمم نمی کنه…ولی معلومه امتحانشو خوب داده آخه قیافش خر ذوق شده…
بالاخره عاطفه هم اومد ، سریع براش دست تکون دادم…اومد پیشم و با قیافه ی داغونی گفت :
امتحانو خوب دادی ؟
به نظرم بد ندادم…تو چی ؟
گند زدم…گند

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2412
  • کل نظرات : 356
  • افراد آنلاین : 219
  • تعداد اعضا : 197
  • آی پی امروز : 365
  • آی پی دیروز : 108
  • بازدید امروز : 926
  • باردید دیروز : 145
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 926
  • بازدید ماه : 4,001
  • بازدید سال : 119,933
  • بازدید کلی : 11,956,406