نام رمان : حالم عوض میشه
نویسنده : delpazir-98i
نشر مجدد (به درخواست کاربران)
حجم کتاب : ۳٫۷ (پی دی اف) – ۰٫۳ (پرنیان) – ۰٫۹ (کتابچه) – ۰٫۳ (ePub) – اندروید ۰٫۸ (APK)
ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ، ePUB ، APK
تعداد صفحات : ۳۳۹
خلاصه داستان :
دلپذیر دختر مهــربون ، شیطون و البته لجبازیه که سرش به خانواده و دوستاش گــرمه . با شنــیدن خبــــر غیـــر منتظــره ی بازگشـــت راد مهـــر به ایــــران بهـم میریزه کســی که ۱۵ سال اونو فــراموش کــرده و هـــمه چی دست به دســـت هم داده تا حوادث اون جــــور که دلپذیــــر می خواد پبــــش نــــره …
قالب کتاب : PDF (مخصوص کامپیوتر) – JAR (جاوا) و ePUB (کتاب اندروید و آیفون) – APK (اندروید)
با تشکر از delpazir-98i عزیز بابت نوشتن این رمان زیبا .
دانلود کتاب برای کامپیوتر (نسخه PDF)
دانلود کتاب برای موبایل (نسخه jar)
دانلود کتاب برای موبایل اندروید و آیفون (نسخه ePUB)
دانلود کتاب برای اندروید (نسخه APK)
قسمتی از متن رمان :
با زنگ خوردن چیزی تو گوشم از جا پریدم ،یه نگاهی به تختم انداختم …..کنا ر بالش..لابلای
پتو….. خدایا این دفعه کجا افتاده….اه …با این زنگ مسخره اش …اها…با کله یه نگاهی به زیر تخت کردم….تنها جایی که نگشتم….با هزار مشقت از بین پوست موز و اشغال های چیپس و پفک پیداش گردم…و با حرص شادی رو که برای پونزدهمین بار زنگ زده بود ریجکت کردم….
دختره ی بیشعور….میگم بش وقتی خوابم زنگ نزنا….حالیش نمیشه…یه خمیــــازه ی پدر مادر دار…که دهنمو به اندازه ی اسب آبی باز می کرد کشیدم و به سمت دستشویی راه افتادم….
داشتم صورتمو خشک میکرد م که نگاهم به موهای سیخ سیخیم…..که هرکدوم به یه سمت رفته بود افتاد….جای دلناز خالی که بگه….تو با این قیافت کافیه بری تو عروسیــا…تا مردم بفهمن چهر ه ی واقعیت چجوریه….
با آرامش و سلانه سلانه ..رفتم به سمت آشپز خونه…مریم خانوم تا دیدم لباش به لبخند باز شد.
_سلام خانوم،صبح بخیر
_سلام مریم بانو ی خودم،بخدا این دفعه بگی خانوم….جواب سلامتم نمی دما…چهل و هفت بار گفتم…من از کلمه ی خانوم خوشم نمیــــاد….مگه تو نوکر مایی جیگـــر…؟بعد لپ تپو لو شو محکم بوسیدم.
_خانوم آخه نمیشه…این از شما و دلناز خانوم…این از مامانتون…بالاخره کارگری گفتــــ
تو حرفش پریدم:
_مریمی،این جا اینقد بهت بد میگذره که خودتو کارگر می بینی….؟