عطرتنت روی پیراهنم مانده امروز بوییدمش عمیق ، عمیق …
با هر نفس بغضم را سنگین تر کردم
و به یاد آوردم که دیگر ، تنت سهم دیگری ست و غمت سهم من
عطرتنت روی پیراهنم مانده امروز بوییدمش عمیق ، عمیق …
با هر نفس بغضم را سنگین تر کردم
و به یاد آوردم که دیگر ، تنت سهم دیگری ست و غمت سهم من
شک کردهام
به صفحه دوم شناسنامه ام شک کردهام….!
این روزها دارم با کسی زندگی میکنم انگار ..!!
روزت مبارک عشقم
همیشه از آمدن “ن” بر سر کلمات می ترسیدم! ن داشتن تو…
ن بودن تو… ن ماندن تو…
کاش اینبار حداقل دل واژه برایم می سوخت و خبری میداد از ن رفتن تو…
کاش زندگی از آخر به اول بود…
پیر بدنیا می آمدیم…
آنگاه در رخداد یک عشق جوان میشدیم
سپس کودکی معصوم می شدیم و در
نیمه شبی با نوازش های مادر آرام میمردیم…
دانی که دلم چه از خدا می خواهد؟
بی پرده بگویمت “تو” را می خواهد
.
سیگارهای تلخ مرا به خواب های شیرین بردند
کاش می توانستم خواب هایم را به تصویر بکشم
تعداد صفحات : 65