loading...
اس ام اس جدید 95 - دانلود رمان
میلاد بازدید : 399 1393/05/21 نظرات (0)

1 دانلود رمان در مسیر سرنوشت | شراره ارکات کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) نام رمان : در مسیر سرنوشت

2 دانلود رمان در مسیر سرنوشت | شراره ارکات کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) نویسنده : شراره ارکات

3 دانلود رمان در مسیر سرنوشت | شراره ارکات کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) حجم کتاب (مگابایت) : ۲٫۹ (پی دی اف) – ۰٫۲ (پرنیان) – ۰٫۹ (کتابچه) – ۰٫۳ مگابایت (epub)

11 دانلود رمان در مسیر سرنوشت | شراره ارکات کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ، epub

4 دانلود رمان در مسیر سرنوشت | شراره ارکات کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) تعداد صفحات : ۳۰۱

14 دانلود رمان در مسیر سرنوشت | شراره ارکات کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) خلاصه داستان :

پیچ میخورد لا به لای تمام نانوشته های مبهم فردا ، آنجا در میان تمامی از سرنوشت های ، سرنوشت نا پیدایش …
شراره ایی در دل سرنوشت می افتد …
می سوزاند … ؟ آتش میزند …؟ و یا روشنایی می بخشد …؟
شرار … شراره یی از آتش … آتشی در دل سرنوشت …
ولی آیا این آتش همان آتش عشق اهورایی ست …؟
یا …

5 دانلود رمان در مسیر سرنوشت | شراره ارکات کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) قالب کتاب : PDF (مخصوص کامپیوتر) – JAR (جاوا) و EPUB (کتاب اندروید و آیفون)

6 دانلود رمان در مسیر سرنوشت | شراره ارکات کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) پسورد : www.98ia.com

7 دانلود رمان در مسیر سرنوشت | شراره ارکات کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) منبع : wWw.98iA.Com

11 دانلود رمان در مسیر سرنوشت | شراره ارکات کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) با تشکر از شراره ارکات عزیز بابت نوشتن این رمان زیبا .

 

pdf دانلود رمان در مسیر سرنوشت | شراره ارکات کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) دانلود کتاب برای کامپیوتر (نسخه PDF)

jar1 دانلود رمان در مسیر سرنوشت | شراره ارکات کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) دانلود کتاب برای موبایل (نسخه پرنیان)

jar2 دانلود رمان در مسیر سرنوشت | شراره ارکات کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) دانلود کتاب برای موبایل (نسخه کتابچه)

epub دانلود رمان در مسیر سرنوشت | شراره ارکات کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) دانلود کتاب برای موبایل اندروید و آیفون (نسخه EPUB)

 

21 دانلود رمان در مسیر سرنوشت | شراره ارکات کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) قسمتی از متن رمان :

از فرط تند راه رفتن دیگه نایی برام نمونده بود .
-وای دارم هلاک میشم .
لب هام رو تر کردم :
- منم مثل تو
-پس کی میرسیم اون راننده دیونه چرا نزدیکتر پیادمون نکرد
- از شانس بدمم ماشینم خراب شده
با دست اشاره ی به مکان مورد نظرمون کردم :
-اوناهاش رسیدیم
-خداروشکر ، من نمیدونم مگه کافی نت قحط بود
-خودت دیدی اونای دیگه شلوغ بودند .
رفتیم یه کابینه دنیا روی صندلی پشت کامپیوتر نشست استرس توی تموم تنم رخنه بسته بود چشمام و بستم و منتظر شدم که دنیا نتایج اعلام شده رو بهم بگه .چند ثانیه گذشت اما صدایی نیومد .
-چیشد چراساکتی
- باتوام
لای یکی ازچشمام و بازکردم دنیا چشاش اندازه ته اسکان شده و دهنشم باز کرده بود .
- چرا این شکلی شدی ؟
بااشاره دستش به صفحه مانیتور نگاکردم . هردوتامون دانشگاه سراسری تهران قبول شده بودیم با این تفاوت که دانشگاهمون یکی نبود .اینقدر خوشحال بودم که برای یک دقیقه موقعیتم رو فراموش کردم و جیغ بنفشی کشیدم .خنده های دنیا هم بماند … باصدای آقایی که هراسان داشت نگاهمون میکرد به خودمون اومدیم
-خانوما مشکلی پیش اومده
زودتر به خودم اومدم
-نه یعنی آره … (خودمم نمیدونستم چی میگم ) ببخشید آقا .
دست بردم توی کیفم .دست دنیا رو کشیدم به میزی که مسوول کافی نت نشسته بود رفتم پول رو روی میزش گذاشتم .با هیجان ممنونی زیر لب گفتم .
-خانم وایسا بقیه پولتون
- مابقیش به عنوان شیرینی قبولیمون توی دانشگاه خدانگهدار
-ممنونم همیشه شاد باشید خدابهمراهتون

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2412
  • کل نظرات : 356
  • افراد آنلاین : 143
  • تعداد اعضا : 197
  • آی پی امروز : 410
  • آی پی دیروز : 108
  • بازدید امروز : 5,020
  • باردید دیروز : 145
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5,020
  • بازدید ماه : 8,095
  • بازدید سال : 124,027
  • بازدید کلی : 11,960,500