loading...
اس ام اس جدید 95 - دانلود رمان
میلاد بازدید : 3285 1393/10/12 نظرات (1)

1 دانلود رمان اتاق کاهگلی | سروش . م کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) نام رمان : اتاق کاهگلی

2 دانلود رمان اتاق کاهگلی | سروش . م کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) نویسنده : سروش . م

3 دانلود رمان اتاق کاهگلی | سروش . م کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) حجم کتاب : ۴٫۱ (پی دی اف) – ۰٫۳ (پرنیان) – ۱٫۱ (کتابچه) – ۰٫۴ (ePub) – اندروید ۰٫۶ (APK)

11 دانلود رمان اتاق کاهگلی | سروش . م کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ، ePUB ، APK

4 دانلود رمان اتاق کاهگلی | سروش . م کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) تعداد صفحات : ۳۹۹

14 دانلود رمان اتاق کاهگلی | سروش . م کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) خلاصه داستان :

بر اساس رویداد های واقعی هست … موضوع اصلی هم واقعیه … یک اتاق کاهگلی که هر کسی در اون اقامت میکنه اتفاق های بدی براش می افته … یک اتاق نفرین شده … با اتفاق هایی که قبل و بعدش می افته .

 

5 دانلود رمان اتاق کاهگلی | سروش . م کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) قالب کتاب : PDF (مخصوص کامپیوتر) – JAR (جاوا) و ePUB (کتاب اندروید و آیفون) – APK (اندروید)

6 دانلود رمان اتاق کاهگلی | سروش . م کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) پسورد : www.98ia.com

7 دانلود رمان اتاق کاهگلی | سروش . م کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) منبع : wWw.98iA.Com

11 دانلود رمان اتاق کاهگلی | سروش . م کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) با تشکر از سروش . م عزیز بابت نوشتن این رمان زیبا .

 

pdf دانلود رمان اتاق کاهگلی | سروش . م کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) دانلود کتاب برای کامپیوتر (نسخه PDF)

jar1 دانلود رمان اتاق کاهگلی | سروش . م کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) دانلود کتاب برای موبایل (نسخه پرنیان)

jar2 دانلود رمان اتاق کاهگلی | سروش . م کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) دانلود کتاب برای موبایل (نسخه کتابچه)

epub دانلود رمان اتاق کاهگلی | سروش . م کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) دانلود کتاب برای موبایل اندروید و آیفون (نسخه ePUB)

android دانلود رمان اتاق کاهگلی | سروش . م کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) دانلود کتاب برای اندروید (نسخه APK)

 

21 دانلود رمان اتاق کاهگلی | سروش . م کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) قسمتی از متن رمان :

ترسیده بود … می دوید … پاهایش درد گرفته بود … در مکانی شبیه جنگل است… اطرافش فقط درخت می دید… به نظر می امد کسی دنبالش کرده … فقط یک نفر نبود … چند نفر بودند … به قصد کشتن دنبالش می کنند … هر لحظه ترسش بیشتر می شد و از میان درخت ها می گذشت … داد و فریاد میزد و درخواست کمک می کرد … همه جا بودند … چهره شان معلوم نبود … به میان درخت ها پناه می برد ، اما امن نبود … هیچ جا امن نبود … به درختی تکیه داد و نفس نفس زد … رنگش پریده بود و مثل گچ سفید شده بود … دستانش می لرزید … مانند سایه های سیاهی از اطرافش رد می شدند … به درخت تکیه داده بود و محکم چسبیده بود … کمی استراحت کرد … از خستگی نفس های عمیق و کوتاهی می کشید … دستش را روی پیشانی اش کشید … انگار دیگر اتفاقی نیوفتاد … خیالش آسوده شد … از پشت درخت ، دست بزرگ و سفید رنگی به سمت صورتش آمد … پنجه هایش را به گونه ها و لپش کشید … از درخت دور شد … پشت درخت نگاه کرد … چیزی ندید … هیچ کسی نبود … صورتش زخمی شده بود و از جای پنجه ها خون می آمد … پشت سرش صدای خرناس و نفس کشیدن شنید … بیشتر لرزش گرفت … ترس مالکش شده بود … چانه ها و لب هایش هم می لرزید … از ترس نمی خواست پشت سرش را نگاه کند … رویش را که بر گرداند چهره راننده را دید … همان چهره شیطانی و وحشتناک … پیشانی اش خونی بود … چشمانش سیاه بود … رنگ پوستش سفید و به او خیره شده بود … راننده لب هایش تکان می خورد و خیلی آرام زیر لب چیز هایی می گفت … از ترس نفسش بند آمده بود و سر جایش خشکش زده بود … جیغ بلندی کشید …

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط mahsa در تاریخ 1395/04/19 و 15:50 دقیقه ارسال شده است

لینکا خرابههههههه
پاسخ : متاسفانه لینک ها از دسترس خارج شدند !


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2412
  • کل نظرات : 356
  • افراد آنلاین : 231
  • تعداد اعضا : 197
  • آی پی امروز : 358
  • آی پی دیروز : 108
  • بازدید امروز : 821
  • باردید دیروز : 145
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 821
  • بازدید ماه : 3,896
  • بازدید سال : 119,828
  • بازدید کلی : 11,956,301