فرهاد بدم می آید ! … دل کندن اگر آسان بود ، فرهاد بجای بیستون دل نمیکند!
::
::
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست ، بلکه ناتمام ماندن
قشنگترین داستان زندگی است که مجبور میشی آخرش را با جدایی به سرانجام برسانی
::
::
دیشب از دلتنگیت بغضی گلویم را شکست … گربه ای شد بر فراز
آرزوهایم نشست … من نگاهت را
کشیدم روی تاریخ غزل … تا بماند یادی از روزی که بر قلبم نشست
::
::
عاشقانه ترین اس ام اس های رمانتیک و احساسی
نداشت ، دل باخته سفر بود اما همسفر نداشت ، حکایت کسی است که زخم داشت و ننالید ،
مثل پرنده ای که دلش هوای آسمان داشت و دربند صیاد بود
::
::
عاشقانه ترین اس ام اس های رمانتیک و احساسی
… چو گلدان خالی لب پنجره … پر از خاطرات ترک خورده ایم
::
::
عاشقانه ترین اس ام اس های رمانتیک و احساسی
::
::
عاشقانه ترین اس ام اس های رمانتیک و احساسی
ما و قلب او در قلب ماست ….
::
::
عاشقانه ترین اس ام اس های رمانتیک و احساسی
میره !
::
::
عاشقانه ترین اس ام اس های رمانتیک و احساسی
دارم ؛ شکسته و تنها !
::
::
عاشقانه ترین اس ام اس های رمانتیک و احساسی
گمشو !
::
::
عاشقانه ترین اس ام اس های رمانتیک و احساسی
در آن حالت که دستانت بلند است … غنیمت دان و ما را هم دعا کن
::
::
عاشقانه ترین اس ام اس های رمانتیک و احساسی
به دعا برداری
::
::
عاشقانه ترین اس ام اس های رمانتیک و احساسی
آرزوش بیشتر از داشتنشه
::
::
عاشقانه ترین اس ام اس های رمانتیک و احساسی
دیدار و آشنایی ، شهر سوم: روزهای شیرین و طلایی ، شهر چهارم : بهانه و فکر جدایی ، شهر پنجم : بیوفایی ، شهر ششم : دوری و بی اعتنایی
، شهر هفتم : اشک و آه و تنهایی
::
::
عاشقانه ترین اس ام اس های رمانتیک و احساسی
::
::
عاشقانه ترین اس ام اس های رمانتیک و احساسی
فردایت قشنگ
::
::
عاشقانه ترین اس ام اس های رمانتیک و احساسی
بادبادکشان را جمع میکنند ، و آنهایی که می دوند تا بادبادکشان بالا بماند
::
::
شیطونک
ج) الف و ب د) همه موارد!
::
::
شیطونک
… یکی لبهاش همیشه غرق خنده است … یکی پلکاش تو خوابم خیس خیسه … یکی جز ” یاد تو
” هیچی نداره !
::
::
شیطونک
برسه … مرگ تو و مرگ من
از رفتن تو سر برسه …
::
::
شیطونک
همان است که بیمار تو بود !
::
::
شیطونک
بگویم؛ گشتم ! اتفاقا بود، فقط مال من نبود. بگذار دیگری بگردد ، لابد مال اوست ….
::
::
بغض هایم را به آسمان سپرده ام ، خدا بخیر کند باران امشب
را ….
::
::
بگین یه آرزو دارم ، داشتن اون همین و بس … بگین اگه پیشم
نیاد ، دیگه تموم میشه نفس … خیلی چیزا بهش بگین ، بگین روزای آخره … نفس ندارم به
خدا ، زود میمیره این دیوونه !
::
::
توی آسمون دنیا هرکسی ستاره دارد … چرا وقتی نوبت ماست
آسمون جایی ندارد !
::
::
آدمکای شهرما، بازیگرای قابلند … وقتی بشه یواشکی رو قلب
هم پا میزارن … قصه روزگار اینه
، به هیچ کسی وفا نکن … روی دلای آدما ، هرگز حسابی وا نکن
::
::
“دنیا” را بغل گرفتیم گفتند : امن است هیچ کاری با ما
ندارد. خوابمان برد ، بیدار شدیم ، دیدیم آبستن تمام دردهایش شده ایم ….
::
::
سکوت میکنم ! نه اینکه دردی نیست ، گلویی نمانده برای
فریاد ….
::
::
هر آنچه خواستیم نیامد به دست … چو بیگانه بودیم به دنیای
پست … پی آب بودیم کوزه به دست … چو آب یافتیم کوزه شکست!
::
::
باورم شد پاک بودن ذلت است … عاشقی سوزاندن حیثیت است …
باورم شد دوستی ها لحظه ای است … بی وفایی قسمتی از زندگی است … عاشقی چیزی برای
هدیه نیست … طرح دریا و غروب
و گریه نیست … عاشقی یک کلبه ویرانه نیست … صحبت از شمع و گل و پروانه نیست
::
::
ای غریبه ؛ من یه برگ پاییزی زیر پاهایت نیستم ، یا یه
قاب عکس خالی ، من همانم که یه روز عاشقانه فریاد زدی دوستت دارم!
::
::
هر لحظه لبم ترانه غم آموخت … هر لحظه دلم درس شکستن
آموخت … پروانه ترین عاشق تاریخ منم … اما شده ام اسیر شمعی که نسوخت !
::
::
ماهیان روی خاک ، ماهیان روی آب … وقت مردن ساحل و دریا
چه فرقی میکند … یاد شیرین تو بر
من زندگی را تلخ کرد … تلخ و شیرین جهان بی تو چه فرقی میکند ؟
::
::
بی وفایی کن وفایت میکنند … با وفا باشی خیانت میکنند …
مهربانی گرچه آیین خوشی است … مهربان باشی رهایت میکنند …..
::
::
در اندرون من خسته دل ندانم کیست …. که من خموشم و او در
فغان و در غوغاست
::
::
وفای اشک را نازم که در شبهای تنهایی ، گشاید بغض هایی را
که پنهان در گلو دارم
::
::
سیاهی شبو دوست دارم ، آخه همرنگ روزگارمه ….
::
::
کسی را خون دل دادم که با من آشنا گردد ، ندانستم که کس
خون میخورد خونخوار میگردد
::
::
خدایا میوه کدام درخت باغت را گاز بزنم تا از زمین رانده
شوم ؟!
::
::
به چه میخندی ؟ به مفهوم غم انگیز جدایی؟ به چه چیز ؟ به
شکست دل من یا که به پیروزی خویش؟ به چه میخندی تو؟ به نگاهم که چه مستانه تو را
باور کرد ؟ یا به افسونگری چشمانت که مرا سوخت و خاکستر کرد؟ به چه میخندی تو؟ به
دل ساده ی من میخندی که دگر تا به ابد نیز به فکر خود نیست؟ راست میگویی خنده دار
است بخند!
::
::
خسته ام از این زندان که نامش زندگیست … پس قشنگیهای دنیا مال کیست ؟ … باختم
در عشق اما باختن تقدیر نیست … ساختم بادرد تنهایی ، مگر تقدیر چیست؟