به زخمهایم می نگری ؟!
درد ندارند دیـــــــــــــــگر
روزی که رفتـــــــــــــــی ،
مرگ تمام درد هایم را با خودش بـــــــــــــــرد !
مرده ها درد نـــــــــــــــمی کشند
حرف آخرم این
برنگرد دیـــــــــــــــگر
زنده ام نـــــــــــکن !
* * *
لطفـاً دستگـاه شـوک را خـامـوش کـُن
و لبـانت را ببنـــد
جملـــه هـای عاشقـــانـه دیگــر فـایـده نـدارد !
عشق ، درونـم مـرد دیگـــر
* * *
یه میز هرچقدرم که گرون قیمت و شیک و سلطنتی باشه اگه ۴تا پایه ش مثل هم و یه اندازه نباشن میز نمیشه …
کسی رو پیدا کن که پایه ت باشه !
* * *
می خواهی قضاوتم کنی ؟
کفش هایم را بپوش
راهم را قدم بزن
دردهایم را بکش
سال هایم را بگذران
بعد قضاوت کن !!!
* * *
این روزهایم به تظاهر می گذرد …
تظاهر به بی تفاوتی
تظاهر به بی خیالی
به اینکه دیگر هیچ چیز مهم نیست اما چه سخت می کاهد از جانم این “نمایش” !
* * *
حماقت چیست…؟
این که من…
تو را…
با تمام بدی هایی که در حقم میکنی…!!
هنوز…
دوست دارم
* * *
عشق خیالی من ، خودت نیستی ولی هنوز عشق خیالیت در رگهایم جریان دارد و قلبم میتپد با عشقی که تو در رگهای من جا گذاشتی …
* * *
بعضی وقتا لازمه گیاه باشی و فتوسنتز کنی ولی محتاج بعضیا نباشی !
* * *
از شباهتتون فهمیدم که تو نسبتی با گاوآهن داری !
اومدی ، زندگیمو شخم زدی ، زیر و رو کردی
* * *
فردا برای دلجویی دیر است ، امروز زخم نزن …
* * *
قلبم را عصب کشى کردم ، دیگر نه از سردى نگاهى میلرزد و نه از گرمى آغوشى میتپد !