loading...
اس ام اس جدید 95 - دانلود رمان
مهدی اژدری بازدید : 262 1391/12/25 نظرات (0)

 

یکی دیگه از دستاوردهای نسل ما این بوده که

ترمز دستی پیکان رو از کنار در راننده به بین صندلی راننده و شاگرد انتقال دادن !

.

.

.

یکی از فانتزیام همیشه این بود تو سیستم عامل ویندوز

یک مشکلی پیدا کنم بفرستم براشون

 

 

بعد بیل گیبس زنگ بزنه بگه مهندس لطفا بیا امریکا تو مجموعه من

دخترمم میدم بهت کنیزت باشه تا آخرررر عمرش خونه ماشین پول همه چی میدم بهت

بعد یک دقیقه سکوت بگم دلم میخواد

اما من متعلق به این مردم!

.

.

.

 

بعضی از آدما " خـــــــــــــــــــوب نمی بینن "

اما بدتر از اون اینه که :

" بعضی دیگه ، خوبـــــــــــــــــــــــی رو نمی بینن " !

.

.

.

یادتونه؟؟

بچه ک بودیم وقتی پاکنمون کثیف میشد میکشیدیمش به

دیوار یا قالی تا تمیز بشه؟

اینو چی؟؟

وقتی معلم واسه درس پرسیدن اسم بالایی یا پایینیمونو میخـوند

یجورایی حس معجزه بهمون دست میداد :)

.

.

.

این خارجی ها با ابداع کلمه lol به جای loud out laugh مثلا خواستن بگن

ما خیلی مبتکریم

اما قهرمانان ایران زمین با ابداع

خخخخخخ به جای ( خیلی خوبه خدایی خیلی خندیدیم خیر ببینی!! )

نقشه دشمنان رو نقش بر آب کردند !

.

.

.

داشتم تو اتوبان میرفتم دیدم یه بچه ای رو موتور خوابش برده بود

و داشت می افتاد باباش هم اصلا حواسش نبود.

رفتم کنارش هر چقدر بوق میزدم نمی فهمید.

آخرش رفتم جلوش و سرعتمو کم کردم تا ایستاد بهش گفتم :

پس چرا حواست به بچه ات نیس ؟؟؟

یدفعه دو دستی زد تو سرشو گفت :

اصغر پس ننت کوووووووو؟؟!!!!

.

.

.

ﻓﺮﺩﺍ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﻓﺎﻣﯿﻠﻤﻮﻧﻪ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﮕﻪ ﻣﯿﺎﯼ؟؟؟

ﻣﯿﮕﻢ ﺍﺣﺘﻤﺎﻻ ﻣﯿﺎﻡ !!!.

ﻣﯿﮕﻪ ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﺑﯿﺎﯼ ﻣﺎ ﺭﻭ ﺷﻠﻮﻍ ﮐﺎﺭﯾﺎ ﻭ ﺩﻟﻘﮏ ﺑﺎﺯﯾﺎ ﻭ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﺑﺎﺯﯾﺎﺕ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺮﺩﯾﻢ !

ﻫﻤﯿﻦ ﺩﯾﮕﻪ ...ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺍﯾﻨﻪ ...

.

.

.

دختر : مامان خواستگاری که میخواد بیاد ازم ۲۳ سال بزرگتره

مادر : چی میگی؟ میخوای با یکی همسن بابات ازدواج کنی ؟

دختر : بهم گفته میخواد زنشو طلاق بده

مادر : مگه زنم داره ؟

دختر : آره سه تا هم بچه داره

مادر : وای خدای من ، آخ قلبم !

دختر : ولی خیلی پولداره ، چند تا برج ساخته که یکی از اونا برج میلاده !

مادر : بگو ببینم خیلی دوستش داری ؟!

.

.

.

اسممون و گذاشتن :ملیکا

خاله و دخترخاله ها بهم می گن : mel mel

دایی تا بهم میرسه میگه: مَلَکا ذکر تو گویم که تو پاکیو خدایی...

پسردایی کوچیکه ام بلد نبود بگه ملیگا میگفت: پیتیلا

بهنوش میگه: پیتیکا

عطیه میگه:ملی

استاد زبانمون آقای چمنی می گفت :میــلــیــکا

بعضی از فامیل های بابام میگن: مَـــلیکا

بعضی از دوستان عنایت دارن میگن : مِـــلیک

دخترخاله کوشولوم میگفت: میخا

حالا شده: میکا

بعد عمه ام امشب اس داده: چطوری پولیکا؟؟؟؟؟!!!! ­!!

:-) ))))))

اینجور اسم با مسما و انعطاف پذیری دارم من

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2412
  • کل نظرات : 356
  • افراد آنلاین : 222
  • تعداد اعضا : 197
  • آی پی امروز : 294
  • آی پی دیروز : 108
  • بازدید امروز : 498
  • باردید دیروز : 145
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 498
  • بازدید ماه : 3,573
  • بازدید سال : 119,505
  • بازدید کلی : 11,955,978