بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد
دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد
دلش چون کربلا کوی حسین است و نمی داند
که همچون دوردستان آرزوی کربلا دارد
به یاد کاروان اربعینی با گریه می گوید
به هرجاهست زینب رو به سوی کربلا دارد
&&&&&&&&&&&&&&&&&
باز دلم خون شد و چشمم گریست
آنکه در این روز مثل من نیست کیست؟
باز دگرباره رسید اربعین
جوش زند خون حسین از زمین